مکتب
انقلاب اسلامی و منطق امام خمینی، مکتب و منطق عاشورای حسینی است. کسانی
که در صحت و اصالت و پیروزمندی این منطق تردید دارند علیرغم آنهمه آیات و
نشانه های آشکار، بن بست شکنی و اعجاز این منطق را نمی فهمند و پیروزی های
انقلاب اسلامی را به عواملی موهوم می سپارند.
قیام عاشورا و
پیامدهای آن، موثرترین و ماندگارترین رخدادی است که منشا تحولاتی بنیادین
در تاریخ اسلام گردیده است. آثار و نتایج این قیام منحصر به زمان وقوع
حادثه و سالهای نزدیک به آن نیست. ریخته شدن خون پاک سبط پیامبر اکرم(ص)
حضرت ابا عبداللّه الحسین(ع) و اصحاب باوفایش در روز دهم محرم سال 61 هجری
در یکی از بی نظیرترین صحنه های دردناک تاریخ بشریت، چنان جریانی نیرومند
در مسیر تحولات تاریخ جهان اسلام پدید آورد که آثار عمیق، گسترده و
ماندگار و تحوّلزای آن از "روز واقعه" تاکنون ـ که بیش از 13 قرن می گذرد
ـ همچنان پابرجاست و نه تنها گذر زمان بر ابعاد و پیامدهای آن سایه
فراموشی نیافکنده، بلکه تاثیر واقعه عاشورا بر حیات بخشی مهم و تعیین
کننده از امّت اسلام دامنه ای بسیار گسترده تر از گذشته نیز یافته است.
سالار
شهیدان در شرایطی قیام خونین خویش علیه دستگاه ستمگرانه یزید را ـ که بر
مسند خلافت اسلامی تکیه زده بود ـ برپا کرد که مدعیان خلافت و جانشینی
پیامبر اکرم، در خاندان بنی امیه سیر شتابان بازگشت به عصر جاهلیت و
اشرافیت و هدم ارزشهای اسلامی را تا حد تکذیب اساس وحی و رسالت توسعه داده
بودند و تحریف و دگرگونی در مبانی ارزشی اسلام، دین خدا را در معرض زوال
قرار داده بود. نخستین و مهمترین دست آورد قیام امام حسین ـ علیه السلام ـ
جداسازی حق از باطل و ترسیم دوباره سیمای اسلام ناب و افشای ماهیت مدعیان
خلافت بود. بدین ترتیب خون سالار شهیدان، اسلام راستین را بیمه کرد و نهضت
عاشورا فارق حق و باطل و مرز تشخیص حقیقت اسلام از چهره تحریف شده آن
گردید. موجی از قیامها و شورشهای پیروان آل رسول(ص) با شعار "یالثارات
الحسین" علیه بدعتها و بیداد بنی امیه برپا شد. قیام توّابین در کوفه و
قیام اهل مدینه و انقلاب مختار و قیام ابن مغیره بر ضد حَجّاج و قیام ابن
اشعث و زید بن علی و فرزندانش عرصه را بر خاندان بنی امیه تنگتر کرد و
سرانجام، شورش عباسیان با حمایت ابومسلم خراسانی که در آغاز با شعار
خونخواهی خون حسین(ع) برپا شده بود، بساط خلافت امویان را درهم پیچید. پس
از آن، قیامها و شورشهای پیاپی آل حسن(ع) و شهید فخّ و دیگر انقلابیون بر
ضد خلفای ستمگر عباسی نیز از نهضت عاشورا نشات می گرفت. در تمام این مدت،
بستر دینی و فرهنگی ایستادگی انقلابیون مسلمان علیه بیدادگریهای خلفای جور
از راهبری ائمه معصومین(ع) سیراب می گردید. همان پیشوایانی که زنده
نگهداشتن یاد و خاطره عاشورا و احیای فرهنگ عاشورا همواره درصدر برنامه
های آن بزرگواران قرار داشته است.
بطور کلی و در یک ارزیابی منصفانه
تاریخی باید گفت: حفظ اسلام انقلابی و راستین و حفظ ارزشهای دینی و
استمرار نهضتهای اصلاح طلبانه در تاریخ اسلام، و همچنین حیات ملت انقلابی
شیعه مرهون قیام عاشوراست. پس از واقعه عاشورا، خلفا و حکومتهای ستمگر در
بلاد اسلامی، هراسان از تاثیر گسترده شعارها و اهداف و پیامدهای نهضت
عاشورا، با بکار گرفتن دین فروشان دنیا طلب به تحریف ابعاد این واقعه
تاریخساز پرداختند. و از زمانی که استعمار نوین موفق به تجزیه بلاد اسلامی
گردید و بر حکومتها و سرنوشت ممالک مسلمین استیلا یافت، دامنه تحریفها و
بدعتها و جایگزینی خرافه ها به جای روح ظلم ستیز و قیامخیز واقعه عاشورا
نیز وسعت بیشتری یافت و نتیجه آن شد که روح عاشورا و مکتب و پیام عاشورا
در زندگی مسلمانان به کمرنگی گرایید و جای خویش را به حفظ نمادهایی ظاهری
و تشریفاتی و بی روح، و سوءاستفاده از این مناسبت حماسی داد. با دست
اندازی دشمنان و تحریفهای دین فروشانِ راحت طلب، نگاه به عاشورا از یک
مکتب ارزشی و معنوی و انقلابی به یک واقعه سوزناک شخصی اتفاق افتاده در
قرن اول هجرت، فاقد هر نوع پیام و منطق و دست آوردی تنزّل کرد و این حادثه
به گونه ای ترسیم شد که تنها باید بر مصائب آن اشک ریخت و در تعزیت آن فقط
به نوحه سرایی پرداخت آنهم نوحه هایی غالباً موهن که نمونه هایی از آن در
زمان رضاخان و پسرش در ایران ترویج می شد. در چنین شرایطی بود که فرزند
راستین عاشورا، حضرت امام خمینی ـ سلام اللّه علیه ـ با سخنرانی توفنده
خود در عصر عاشورای سال 42 هجری نهضت عاشورایی خویش یعنی قیام 15 خرداد را
برپا کرد. بدون تردید، نهضت امام خمینی و انقلاب اسلامی نه تنها شدیداً
متاثر از فرهنگ عاشورا و قیام سالار شهیدان است، بلکه این نهضت در اساس و
ارکان و اجزای خویش مولود قیام عاشورا و پیامد آن است. پیوند مذکور بین
قیام امام خمینی و مکتب عاشورا آنچنان در عمل و رفتار و منطق رهبر کبیر
انقلاب و عملکردها و شعارها و آرمانهای انقلاب اسلامی آشکار است که نیاز
به استدلال ندارد. حتی نقطه های عطف تاریخ انقلاب اسلامی در پیوند با محرم
و عاشورا و در این مناسبتها پدید آمده اند.
آغاز قیام امام خمینی در
عصر عاشورای 42 بود و نقطه اوج قیام در سال 57 نیز در محرم جلوه می کند.
پیام حماسی امام به مناسبت محرم آن سال شعار "پیروزی خون بر شمشیر" را به
عنوان منطق انقلاب اسلامی در مواجهه با دنیای کنونی ندا داد. راهپیمایی
میلیونها تن در تهران و سراسر ایران در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی در
سال 57 کمر رژیم شاه و آمریکا را در حمایت از شاه شکست و از آن پس هر سال،
محرم و عاشورا عرصه بسیج نیروهای مومن به انقلاب اسلامی و افزایش روح
سلحشوری در مدافعان انقلاب گردید و در طول دوران 8 سال دفاع حسین گونه ملت
ایران نیز محرم و عاشورا و نام مقدس سالار شهیدان و اصحابش نه تنها به
عنوان رمز عملیات و اسامی لشگرها و گردانها و عملیات موفق سپاه اسلام،
بلکه به عنوان مهمترین الگو و انگیزه عموم رزمندگان، تاثیر معجزه آسای
خویش را برجای نهاد. اگر در تحلیل مسائل جنگ تحمیلی، فرهنگ شهادت طلبی و
ایثار در راه خدا را که اولین درس مکتب عاشوراست، و شعار پیروزی خون بر
شمشیر را که زبان و منطق عاشوراست، و عشق به حسین(ع) و کربلای حسینی را از
8 سال مقاومت شگفت ملت ایران دربرابر تجاوزگران نادیده بگیریم هیچ مطلب و
سخن قابل عرضه دیگری باقی نمی ماند. و این تنها در دوران دفاع مقدس نیست
که معجزه نام مقدس حسین(ع) و تاثیر قیام عاشورا و پیامهای آن رخ می نماید
بلکه پیروزی انقلاب اسلامی بر رژیم مسلح شاه با وجود حمایتهایی که
قدرتمندترین دولتهای جهان از وی می کردند، مستقیماً از نفوذ عمیقِ منطق و
پیام عاشورا در متن انقلاب اسلامی و نزد مدافعان آن نشات گرفته است. و
البته بر آگاهان به تاریخ اسلام و بخصوص در عصر حاضر پوشیده نیست که
رویکرد بی سابقه ملت ایران به روح فرهنگ عاشورا و مفاهیم قیام خیز آن
همچون: آزادیخواهی، شهادت طلبی، مبارزه و قیام و استقامت در راه خدا و از
جان گذشتگی و ایثار در مسیر هدفهای الهی، مدیون عمل و اندیشه و بیدارگری
امام خمینی است. و همچنانکه روح عاشورا و پیام عاشورا و درسهای عاشورا حقی
و سهمی بزرگ و بی بدیل در پیدایش و پیروزی انقلاب اسلامی دارند، امام
خمینی را نیز در احیای فرهنگ عاشورا و زدودن زنگارهای خرافه و بدعت و
پیرایه از آن، سهمی و حقی است بس بزرگ. و بر پیروان آن امام همام است که
در تجلیل و بزرگذاشت قیام تاریخساز ابا عبداللّه الحسین(ع)، در بستر
تعالیم عاشورایی امام خمینی حرکت کنند و بی توجه به دغدغه آفرینی ها و
تردیدافکنیهای روشنفکر نمایانی که توان درک اعجاز اثر خون و قیام و پیام
حسین(ع) را در حفظ اسلام ناب ندارند، بی توجه به این وسوسه ها به راه
نورانی و صراط مستقیمی که امام خمینی از قیام عاشورا نمایانده است و در
کلام و پیام آن عزیز جلوه گر است، ادامه دهند.
و البته چنانکه اشاره
کردیم، مکتب انقلاب اسلامی و منطق امام خمینی، مکتب و منطق عاشورای حسینی
است و کسانی که در صحت و اصالت و پیروزمندی این منطق تردید دارند و علیرغم
آنهمه آیات و نشانه های آشکار، بن بست شکنی و اعجاز این منطق را نمی فهمند
و پیروزیهای انقلاب اسلامی را به عواملی موهوم می سپارند و در مواجهه دین
با دشمنانِ مقتدر آن، مقهور قدرت و سلطه آنان گردیده و از تساهل و مدارا و
دست کشیدن از آرمانها و ارزشها، و از لزوم همگرایی اجتناب ناپذیر با جریان
ضد ارزشی حاکم بر جهان، و کوتاه آمدن در قضیه آرمانی فلسطین و حکم ارتداد
سلمان رشدی و کنار نهادن اندیشه مبارزه با آمریکا سخن می رانند و قلم می
زنند، اینان را در جمع پیروان امام خمینی و رهبر بزرگواری که به شایستگی
راه او را فریاد می کند، جایگاهی نیست.
رمز بقای انقلاب اسلامی،
ایستادگی بر ارزشها و آرمانهایی است که در منطق عاشورا به شفافترین و
زلالترین وجه ممکن متجلی گردیده است. لزوم پایبندی به این منطق و ایمان به
شعارهای این مکتب منحصر به عرصه اندیشه و اعتقاد نیست بلکه باید منطق
انقلاب امام را که جز منطق عاشورا نبود، و شعارها و آرمانهای امام را که
جز شعارها و آرمانهای عاشورا نبوده است، در متن عمل و جریان حرکت انقلاب،
از مدیریت سیاستگذاری و برنامه ریزی اجرایی و امور توسعه گرفته تا
قانونگذاری و قضا و عرصه دیپلماسی کشور و فرهنگ جامعه به عنوان معیارهای
انتخاب مدیریتها و به عنوان اصول راهنمای برنامه ریزیها و عملکردها در
اولویت نخست قرار داد.
کسی که عاشورایی نیندیشد و به درسها و پیامها
و شعارهای عاشورا به دیده تردید بنگرد، نمی تواند خدمتگزاری صادق برای
انقلاب عاشورایی امام خمینی باشد. این اندیشه عاشورایی بود که انقلاب
اسلامی را در سهمگینترین طوفانهای براندازی و توطئه و تجاوز و تهاجم به
پیروزی رسانید و حفظ کرد. و این عشق مقدس مردم ما به راه سالار شهیدان و
اعتقاد عمیق آنان به پیروزی خون بر شمشیر و عشق و جذبه شهادت طلبی بود که
کار نشدنی را ممکن ساخت و زلزله ای در ارکان به ظاهر پولادین نظام سلطه گر
جهانی افکند. و بارقه هایی از همین عشق و اعتقاد است که در لبنان و فلسطین
عرصه را بر مستکبرین تنگ ساخته است.
عزت و شرف و استقلال و
افتخاراتی که به دست آورده ایم نتیجه بازیابی فرهنگ عاشورا و دمیدن روح
شهادت و عطر تعالیم عاشورا در جامعه اسلامی است که با تدبیر و مجاهده عبد
صالح خدا حضرت روح اللّه پدید آمده است. بیایید همچون گذشته پاسداران صدیق
ارزشهای انقلاب خونین عاشورا باقی بمانیم ـ ان شاءاللّه.
نویسنده:حمید انصاری